به قلم مدیر سایت
گاهی در فضای اینترنت ایراد می گیرند که: چرا باید امام حسین(ع) اموال کاروانی را که برای یزید می رفت مصادره کند؟
چه بسا برخی، این رفتار امام حسین(ع) را باعث بوجود آمدن حادثه ی کربلا بدانند و بدین گونه جرم یزید را کمرنگ جلوه دهند.
پاسخ:
این اموال از سوی امام حسین(ع) بعد از خروج از مکه و هنگام حرکت به سوی کربلا، مصادره شد یعنی در زمانی که برای جنگ با حاکمی نامشروع به راه افتاده بود. در این صورت، تصرف اموال دشمنی که سر جنگ با او دارد، معقول و منطقی است.
فرض کنیم در جنگ ایران و عراق، اموالی از افغانستان از طریق خاک ایران به عراق می رفت. تصرف و مصادره ی این اموال از سوی ایران، کاملا معقول و منطقی بود و کسی نمی توانست ایران را بخاطر این کار، سرزنش کند.
بله، اگر امام حسین(ع) در عین بیعت با یزید، این اموال را مصادره کرده بود، ایجاد سؤال می کرد.
در هیچ متن تاریخی نیامده که دلیل جنگ کربلا، مصادره ی این اموال بوده بلکه سرآغاز دشمنی دو طرف به پیش از مصادره باز می گردد.
متن تاریخ
در تاریخ طبری، ج 5، ص 385 آمده است:
إنَّ الحُسَینَ(ع) أقبَلَ حَتّى مَرَّ بِالتَّنعیمِ فَلَقِیَ بِها عِیرا قَد اقبِلَ بِها مِنَ الیَمَنِ، بَعَثَ بِها بَحیرُ بنُ رَیسانَ الحِمیَرِیُّ إلى یَزیدَ بنِ مُعاوِیَهَ وکانَ عامِلَهُ عَلَى الیَمَنِ وعَلَى العیرِ الوَرسُ وَالحُلَلُ یُنطَلَقُ بِها إلى یَزیدَ، فَأَخَذَهَا الحُسَینُ(ع) فَانطَلَقَ بِها.
ثُمَّ قالَ لِأَصحابِ الإِبِلِ: لا اکرِهُکُم، مَن أحَبَّ أن یَمضِیَ مَعَنا إلَى العِراقِ أوفَینا کِراءَهُ، وأحسَنّا صُحبَتَهُ، ومَن أحَبَّ أن یُفارِقَنا مِن مَکانِنا هذا، أعطَیناهُ مِنَ الکِراءِ عَلى قَدرِ ما قَطَعَ مِنَ الأَرضِ.
قالَ: فَمَن فارَقَهُ مِنهُم حوسِبَ فَأَوفى حَقَّهُ، ومَن مَضى مِنهُم مَعَهُ أعطاهُ کِراءَهُ وکَساهُ.
حسین(ع) رفت تا به تنعیم (یکی از منزلگاه های امام حسین(ع) در مسیر مکه به عراق) رسید. کاروانى را در آن جا دید که از یمن مى آمد و بَحیر بن رَیسان حِمْیَرى که از سوى یزید، کارگزار یمن بود آن را براى یزید، فرستاده بود. بار کاروان، وَرس (گیاهی برای رنگرزی) و زیورآلات بود که پیش یزید مى بردند. حسین(ع) کاروان را گرفت و همراه خودش برد.
سپس به شتربانان فرمود: «شما را مجبور نمى کنم. هر که بخواهد با ما به عراق بیاید، کرایه او را مى پردازیم و با او خوش رفتارى مى کنیم، و هر که نخواهد و همین جا از ما جدا شود، کرایه او را به اندازه مسافتى که پیموده است، مى پردازیم».
پس هر کس از آنها که از وى جدا شد، حسابش را کردند و حقّش را دادند و هر کس از آنها که همراه وى رفت، کرایه او را پرداخت و به او جامه پوشانید.